«شیطان حرف نزن» بازگشتی به دوران 1980-1990 از فیلمهای هیجانانگیز با بودجه متوسط مانند «دستی که گهواره را تکان میدهد»، «ورود غیرقانونی» و «جاذبه مهلک» است که در آن نمایندگان جامعه بورژوازی به ظاهر محترم حضور داشتند. توسط افراد خارجی خطرناکی که بوی ضعف را در آنها احساس می کردند و/یا می خواستند آنها را به خاطر گناهانشان، اعم از درک شده یا واقعی مجازات کنند، تهدید می شوند.
به نویسندگی و کارگردانی جیمز واتکینز («زن سیاه پوش»)، با اقتباس از یک فیلم اصلی دانمارکی بسیار بدتر اما با همان عنوان، فیلمی سرگرم کننده برای تماشاگران است که بهترین لذت را در جمعه یا شنبه شب در سالنی مملو از تماشای تئاتر میبرند، جایی که فریاد میزنند: «برو از آنجا بیرون، ای آدمک!» در صفحه نمایش نه تنها قابل تحمل است بلکه انتظار می رود. این فیلم همچنین ممکن است برای درمانگرانی که به بیماران خود میگویند که باید به آن صدای درونی گوش دهند که به آنها میگوید باید رابطهای توهینآمیز را ترک کنند و اجازه ندهند که در مورد ماندن خود صحبت کنند، باشد، جالب باشد. در اینجا لحظات بسیار قابل آموزش وجود دارد، برخی از آنها شامل سلاح های دست ساز است.
شخصیت های اصلی خانواده ای از ایالات متحده هستند که به دلایل حرفه ای و شخصی به لندن نقل مکان کرده اند اما روزهای سختی را پشت سر گذاشته اند. شوهر بن دالتون (اسکوت مکنیری)، همسر لوئیز دالتون (مکنزی دیویس) و دختر دبیرستانی اگنس (آلیکس وست لفلر) بیشتر تحت تأثیر یک خیانت در خانواده قرار میگیرند که وقتی دالتونها خود را درگیر میکنند، در نهایت جزئیات آن فاش خواهد شد. وضعیت زودپز
این ورود غیرمنتظره و غم انگیز خانواده دیگری است، متشکل از یک پدر و پزشک چهل ساله به نام پدی (جیمز مک آووی)، همسر بسیار جوانتر و اروپای شرقی او سیارا (آیزلینگ فرانسیوسی) و پسرشان مورچه (دان هاف) که در مورد سن اگنس، اما به دلیل آنچه پدی به عنوان بدشکلی زبان هنگام تولد توصیف می کند، نمی تواند به وضوح صحبت کند. خانواده ها در تعطیلات در ایتالیا ملاقات می کنند و به اندازه کافی ارتباط برقرار می کنند تا پدی دالتون ها را به خانه بزرگ قدیمی خود در حومه شهر چند ساعتی خارج از لندن دعوت کند. آنها ظاهراً قرار است دور هم بنشینند و از غذاهای خانگی لذت ببرند و در حوضچه محلی شنا کنند و در جنگل قدم بزنند و کارهای دیگری انجام دهند که به نظر سرگرم کننده است تا زمانی که متوجه شوید که میزبان شما به طرز وحشتناکی بی قرار است، که بیشتر اتفاق می افتد. سریع از چیزی که انتظارش را داشتید
اینجاست که تحمل مخاطب نسبت به رفتار احمقانه شروع به تغییر میکند و خود را در هیاهو و غر زدن نشان میدهد. نکات زیادی در فیلم وجود دارد که دالتونها میتوانستند به برخی تخلفات اجتماعی یا موارد دیگر نگاه کنند، چه این که پدی اصرار دارد که لوئیز گیاهخوار مشهور یک غاز آهسته برشته شده را گاز بگیرد یا سیارا وانمود کند که در یک شام به او حمله میکند. جدول برای اثر شوک و اعلام کنید، "اوه، خدای من، به زمان نگاه کنید!" و تا حد امکان از این افراد دور شوید. بخشی از لذت اینجا، اگر فنجان چای شما باشد، تماشای دالتونها است که میگویند در موقعیت بدی باقی میمانند یا پس از خروج به آن بازمیگردند، و هر بار خود را عمیقتر در چالهای حفر میکنند که در نهایت میتواند آنها را ببلعد.
همانطور که گفته شد، "Speak No Evil" بر اساس یک فیلم دانمارکی محصول 2022 توسط کریستین و مدز تافدروپ ساخته شده است. افراد زیادی آن را ندیدند، اما اگر دیدید، ممکن است از کاری که با آن انجام شده است عصبانی شوید. نتیجه به آن داستانهای پشت صحنه نزدیک میشود (که اغلب به تولید فیلمهای هیجانانگیز دهه 80 و 90 متصل میشود) که در آن فیلمسازان یک داستان را به شکلی عالی اما ناراحتکننده یا حتی وحشتناک به پایان میرسانند، اما تماشاگران نمایش آزمایشی عصیان میکنند و میخواهند که افراد بد به خشونت تنبیه می شوند، پس از آن یک پایان جدید فیلمبرداری شد و فیلم پول زیادی به همراه داشت و همه با احساس اینکه تصمیم درستی گرفته شده بودند، زیرا حساب های بانکی آنها فربه شده بود، رفتند. علاقه مندان به فیلم های ترسناک روانشناختی وارداتی از خانه هنری حتی ممکن است به فیلم اصلی "Speak No Evil" و نسخه بازسازی شده نگاه کنند و وضعیت مشابهی را در بیش از سی سال پیش به یاد بیاورند، زمانی که فیلم هلندی "ناپدید شدن" محصول 1988 که به طرز استادانه ای تیره و تار ساخته شد، با نام مستعار "اسپورلوس" "، توسط کارگردان خودش برای یک استودیوی آمریکایی بازسازی شد و پایان بسیار شادتری داشت.
فیلم اصلی «اسپک بدون شیطان» بیشتر مورد تحسین قرار گرفت، البته شایسته بود، اما تنها یک سوم از بودجه خود را در گیشه بازگرداند، احتمالاً به این دلیل که یکی از آن پایانهایی داشت که از نظر موضوعی درست بود، اما باعث میشد مستقیماً به خانه برگردید. به رختخواب خزیده و دو روز آنجا بمان. اقتباس واتکینز به جز پایان پایانی که بسیار طولانیتر است و به دالتونها این فرصت را میدهد تا با مشکلات خاصی که خانوادهشان را در آستانه فروپاشی قرار داده بود، کار کنند و این کار را در حالی انجام دهند که با اسلحه و نظافت میزبانان خود را دفع میکنند، از نسخه اصلی پیروی میکند. لوازم، چکش و غیره.
بیشتر تریلرهای این نوع با تعداد کمی از مردم که برای زندگی خود در خانه ای تاریک مبارزه می کنند به پایان می رسند. "Speak No Evil" با ذوق این کلیشه را در بر می گیرد. در اینجا نیز می توانید از آن به عنوان تصویر مخاطب قدردانی کنید. من با فیلم (و گاهی اوقات به آن) خیلی خندیدم، عمدتاً زمانی که واتکینز فیلم را به نسخه وارونه ای از یک فیلم هیجان انگیز روستایی انگلیسی دیگر «سگ های حصیری» تبدیل می کرد. عملکرد فیزیکی شدید دیویس در طول این بخش به سرعت بالا می رود. او و مکنیری مبادلات غیرکلامی فوقالعادهای دارند که در آن زن و شوهر به یکدیگر نگاه میکنند، و شما میتوانید یک ساعت تمام یادداشتهای مشاوره ازدواج را درک کنید.
اجراها همگی عالی هستند و در حد بی عیب و نقص هستند. این کمک میکند که سه نفر از چهار بازیگر اصلی (مکآوی، مکنیری و دیویس) قبلاً شخصیتهایی را بازی کردهاند که تا حدودی شبیه به این شخصیتها هستند، البته فقط از نظر کارکردهای داستانی. شما فوراً میدانید که با این بازیگران دست خوبی دارید، و آنها در موقعیتی که میدانستید واقعاً فقط به یک شکل پایان مییابد، رنگهای ظریفی پیدا میکنند.
مک آووی، به ویژه، تأثیر قدرتمندی بر جای می گذارد. او به آرامی اما مطمئناً در طول دههها به نوعی ستاره سینما تبدیل شده است، و جذابیت شیطانی و در عین حال ظریف خود را در اینجا به ارمغان میآورد، گاهی به گونهای که تماشاگران را به یاد اجرای اولیه راسل کرو میاندازد، جایی که نمیتوانستید فورا مطمئن شوید که آیا شما یک بلوک هولناک و دلچسب را می بینید که در اطراف لبه ها کمی خشن بود اما اساساً شایسته بود یا یک هیولا. پدی هر دو. گرمی، ناامنی، حساسیت شدید او نسبت به بی احترامی، و نمایش های خودنمایی از عشق او به همسر و فرزندش کاملاً صمیمانه به نظر می رسد، اما همیشه یک زیرمطلب پنهانی وجود دارد که هر احتمالی را که فیلم او را بهانه یا زرق و برق می کند، از بین می برد: می داند که برخی از بدترین افرادی که تا به حال زندگی کرده اند، خانواده خود را دوست دارند، یا می گویند که دوست دارند. دیویس و مکنیری و تا حدودی فرانسیوسی (فقط به این دلیل که شخصیت او به طور نسبی زیرنویس شده است) به عنوان پشتیبان و/یا فویلهایی برای انرژی پوزخند مکآوی عمل میکنند.
در مورد تمایل فیلم به ادامه دادن "بیرون" به دالتون ها و سپس مجبور کردن آنها به نوعی به آن خانه قدیمی پیش نویس بازگردانده شوند و به خودشان بگویند که کار درستی انجام می دهند، خوب: این همان چیزی است که در یک رابطه توهین آمیز اتفاق می افتد. ساختار بسیار فیلم از آن چرخه تقلید می کند. نمیدانم این برای منصرف کردن مردم از شکایت از این که این افراد دهها فرصت برای خروج دائمی از آنجا داشتند و هرگز از آنها استفاده نکردند، کافی است یا نه. انصافاً روی من کار نکرد. اما من فکر میکنم این یک انتخاب آگاهانه از طرف فیلم است و ارزش آن را دارد که در مورد محاسن و معایب آن بحث کنید.
اخبار روز سینما
بررسی Parasyte: The Grey | کارگردانی سریال ترسناک بدن Kickass از قطار تا بوسان
10 بهترین فیلم انیمه سال 2020 تاکنون
فیلم گودزیلا و کونگ امپراتوری جدید Godzilla x Kong The New Empire 2024 دوبله فارسی
10 فیلم مورد انتظار آوریل 2024
«The Roundup: Punishment» به عنوان فیلمی که باید در آوریل ببینید با نقدهای تحسین برانگیز پیش می رود
فیلم ,اصلی ,خانواده ,افراد ,خانه ,مورد ,فیلم اصلی ,وجود دارد ,انجام دهند ,سرگرم کننده ,فیلمهای هیجانانگیز